یا لطیف
چهار شنبه 28 آبان 1393برچسب:, :: 19:17 ::  نويسنده : فهیمه

یک پرستار استرالیایی بعد از 5 سال تحقیقاتش ، بزرگترین حسرتهای آدمهای در حال مرگ را جمع کرده و 5 حسرت را که بین بیشتر آدمها مشترک بوده منتشر کرده است .

 
 نخستین حسرت = کاش جسارت اش را داشتم اون جوری زندگی می کردم که می خواستم ، نه اونجوری که دیگران ازم توقع داشتند
 
 حسرت دوم = کاش این قدر سخت کار نمی کردم .
 
 حسرت سوم = کاش شجاعتش را داشتم که احساساتم را با صدای بلند بگم .
 
 حسرت چهارم = کاش رابطه هایم با دوستانم را حفظ می کردم .
 
 حسرت پنجم = کاش شادتر می بودم .
 
 عمر ما کوتاه تر از اونی است که فکرشو می کنیم .
   زمان مثل برق می گذره کاشکی برای چند لحظه هم که شده رو جمله های بالا مکث کنیم و ببینیم یک وقت شامل حال ما نشود...
چهار شنبه 28 آبان 1393برچسب:, :: 18:23 ::  نويسنده : فهیمه
     بنويسيد به ديوارسکوت،
    عشق سرمايه ي هر انسان است.
    بنشانيد به لب حرف قشنگ،
     حرف بد؛ وسوسه ی شيطان است.
     و بدانيدکه فردا دير است،
     و اگر غصه بيايد امروز
     تاهميشه دلتان نابود است.
      پس بسازيد رهي را که کنون،
     تا ابد سوي صداقت برود.
    و  بکاريد به هرخانه گلي،
            که فقط بوي محبت بدهد.....
سه شنبه 27 آبان 1393برچسب:, :: 20:28 ::  نويسنده : فهیمه
بخش خودت را 
برایِ تمامِ راه های نرفته?
برایِ تمامِ بی راه های رفته
ببخش ،بگذار احساست 
قدری هوایی بخورد ...
گاهی بدترین اتفاق ها
هدیه ی زمانه و روزگارند
تنها کافیست خودمان باشیم !
که خود را برای تمامی ِ این بی راه ِ رفتنمان ببخشیم
و به خودمان بیائیم
تا خدا تمامی ِ درهای که به خیال ِ باطلمان بسته را به رویمان باز کند.
خطاهایت را بشناس 
آنها را پذیرا باش
و تنها بین ِ خودت و خدایَت نگهشان دار
این دنیا نامحرم بد دل
نامحرم نامروت زیاد دارد! 
تا دست خدا هست؛ تا مهربانیش بی انتهاست
تا می گویی خدایا ببخش
به دورت می گردد و می بوستت و می گوید جانم چه کرده ای مگر؟
دیگر تو را چه نیاز به آدمها ؟
تنها خودت باش و 
زیبا بمان
و بگذار با دیدنت
هر رهگذر ِ ناامیدی
لبخندی بزند
رو به آسمان 
و زیرِ لب بگوید :
هنوز هم می شود از نو شروع کرد ... !
سه شنبه 27 آبان 1393برچسب:, :: 20:19 ::  نويسنده : فهیمه
   زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
 
   و دلم بس تنگ است
 
    باز هم می‌خندم
 
    آنقدر می‌خندم که غم از روی رود…
 
    زندگی باید کرد
 
    گاه با یک گل سرخ
 
    گاه با یک دل تنگ
 
   گاه باید رویید در پس این باران
 
   گاه باید خندید بر غمی بی‌پایان…
سه شنبه 27 آبان 1393برچسب:, :: 20:19 ::  نويسنده : فهیمه
من خدایی دارم که در این نزدیکیست،
 
 نه در آن بالاها 
 
مهربان .. خوب .. قشنگ ...
 
او مرا می خواند، 
 
او مرا می خواهد، او همه درد 
 
مرا میداند ...

 

درباره وبلاگ

وقتی تنهایی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش!
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 79
بازدید ماه : 480
بازدید کل : 2390
تعداد مطالب : 30
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1

Alternative content